رایانش توزیع شده، رشته ای از علوم کامپیوتر است که به مطالعه در مورد سیستم توزیع شده می پردازد، و در واقع یک سیستم توزیع شده، سیستم نرم افزاری است که اجزای آن از طریق شبکه با یکدیگر در ارتباط هستند تا به یک هدف مشترک دست یابند و اقدامات خود را از طریق ارسال پیام (message passing) به یکدیگر اطلاع می دهند. از ویژگی های قابل توجه سیستم توزیع شده می توان به همزمانی (concurrency) اجزا جهت دستیابی به هدف واحد و مستقل بودن سیستم از خرابی هر یک اجزا اشاره نمود.
یک برنامه کامپیوتری که بر روی سیستم توزیع شده مانند bpms بی پی ام اس، اجرا می شود، یک برنامه توزیع شده نام دارد و برنامه نویسی توزیع شده، فرایندی است که طی آن این برنامه ایجاد می شود.
لازم به ذکر است که علاوه بر مکانیسم ارسال پیام که پیش از این بدان اشاره شد، رویکردهای جایگزین دیگری نیز وجود دارند که می توان "فراخوانی روال از راه دور" (RPC : Remote Procedure Call) و یا صف پیام (message queue) را نام برد.
مهمترین هدف و چالش در رایانش توزیع شده، شفافیت در مکان (location transparency) است، بدین معنا که در رایانش ابری مستقل از مکان کاربر و مکان قرارگیری منابع، سرویس مورد نظر ارائه می گردد، به عنوان نمونه، تصور نمایید که کاربران متعددی از مکان های مختلفی، یک نام پوشه واحدی را جستجو و به محتویات آن دسترسی می یابند و این در حالی است که داده های ذخیره شده در آن پوشه در مکان های فیزیکی مجزا بر روی هارددیسک یک کامپیوتر و یا کامپیوترهای مختلفی بر روی شبکه قرار دارند و به هیچ وجه این موضوع برای کاربران در هر مکانی که هستند، قابل لمس نمی باشد.
در رایانش توزیع شده، یک مسئله به چندین وظیفه تقسیم می شود که هر یک از وظایف به یک تا تعداد بیشتری از کامپیوترهای تحت شبکه جهت انجام، محول می گردد.
در شکل زیر به وضوح می توان تفاوت بین رایانش متمرکز، نامتمرکز و توزیع شده را مشاهده نمود.
ایده توزیع شدن منابع در یک شبکه از کامپیوترها، برای اولین بار به منظور استفاده از ترمینال های ورود داده در کامپیوترهای پردازنده مرکزی (mainframe) آغاز گردید، سپس به کامپیوترهای کوچک (minicomputers) و اکنون در کامپیوترهای شخصی و معماری سرویس دهنده/سرویس گیرنده مورد استفاده قرار می گیرد.
معماری رایانش توزیع شده، شامل اجزای زیر است:
مجموعه ای از سرویس گیرنده ها که نرم افزار سبکی بر روی آن ها نصب شده است
یک یا چند سرویس دهنده اختصاصی که مدیریت محاسبات توزیع شده را بر عهده دارند
در مفاهیم کسب و کار، رایانش توزیع شده، عموما با هدف قراردادن پردازش در مراحل مختلف فرایند کسب و کار بر روی کامپیوترهای مجزا در شبکه، به منظور دستیابی به حداکثر کارایی صورت می پذیرد. این در حالی است که در کاربرد های معمول از مدل 3 لایه استفاده می گردد که به صورت زیر است:
1-پردازش در واسط کاربری بر روی کامپیوتر شخصی در مکان کاربر
2-پردازش کسب و کار بر روی یک کامپیوتر در مکانی مجزا
3-دسترسی به پایگاه داده و پردازش های مرتبط با آن در یک کامپیوتر دیگر برای تعداد زیادی از فرایندهای کسب و کار
به طور خاص، این مدل را نیز نوعی رایانش توزیع شده در نظر می گیریم که با استفاده از مدل ارتباطی سرویس دهنده/سرویس گیرنده محقق می شود.
هوش تجاری (BI) یک فرایند مبتنی بر فناوری است که به منظور تحلیل داده ها برای کمک به مدیران ارشد، مدیران میانی و سایر کاربران جهت اتخاذ تصمیمات بهینه به کار برده می شود، این فرآیند در بی پی ام اس bpms هم بسیار مورد توجه است. هوش تجاری (BI) شامل مجموعه ای از ابزارها، برنامه های کاربردی و متدولوژی ها است که با جمع آوری داده ها از منابع درون سازمانی و برون سازمانی، داده ها را برای تجزیه و تحلیل آماده می کند، امکان اجرای پرس و جو (Query) را مهیا می سازد، گزارشات و داشبوردها را ایجاد می کند به نحوی که این گزارشات در اختیار تصمیم گیران و همین طور کارکنان BPMS قرار گیرد.
از مزایای استفاده از هوش تجاری می توان به موارد زیر اشاره نمود:
تسریع و بهبود فرایند تصمیم گیری
بهبود فرایندهای داخلی
شناسایی فرصت های جدید
دستیابی به مزیت های رقابتی جدید
سیستم های هوش تجاری (BI) هم چنین می توانند به شرکت ها در شناسایی روندهای بازار و مشکلاتی که باید مورد توجه قرار بگیرند، کمک نمایند.
داده های هوش تجاری (BI) می تواند شامل اطلاعات قدیمی و یا داده های جدیدی باشند که از سیستم های منبع داده تولید شده اند و تحلیل گران هوش تجاری را قادر به پشتیبانی از فرایندهای تصمیم سازی استراتژیک و تاکتیکی می سازند. در ابتدا، ابزارهای هوش تجاری توسط تحلیلگران داده و سایر متخصصین IT استفاده می شدند به صورتی که آنها تحلیل ها را بر روی داده ها اجرا می کردند و گزارشات را به عنوان نتایج پرس و جو (Query) برای کاربران کسب و کار تولید می نمودند. پس از آن با توجه به توسعه ابزارهای خویش خدمت هوش تجاری (Self-Service BI) و جستجوی داده، مدیران سازمان و کارمندان نیز در استفاده از ابزارهای هوش تجاری (BI) توانمند شدند.
هوش تجاری (BI) شامل مجموعه وسیعی از برنامه های کاربردی نظیر: تحلیل های موردی و پرس و جو (Query) ، گزارش ساز، گزارش ساز پیشرفته، پردازشگر تحلیلی آنلاین (OLAP)، هوش تجاری موبایل، هوش تجاری بلادرنگ، هوش تجاری عملکردی، هوش تجاری و سرویس های ابری، هوش تجاری متن باز، هوش تجاری اشتراکی و هوش منطقه ای می باشد.
تکنولوژی هوش تجاری همچنین شامل نرم افزارهای بصری سازی داده برای طراحی نمودارها و سایر داده نمایی ها وابزارهایی برای ساخت انواع داشبوردها مثل داشبورد مدیریتی می شود. برنامه های کاربردی هوش تجاری را می توان از کمپانی های متفاوتی خریداری نمود و یا آنکه به صورت یک پلتفرم مجتمع از یک کمپانی تهیه کرد.
برنامه های هوش تجاری همچنین می توانند ترکیبی از انواع تجزیه و تحلیل پیشرفته را ارائه دهند، مانند داده کاوی، تحلیل های پیشگویانه، متن کاوی، تحلیل های آماری و تحلیل کلان داده ها. در بسیاری از موارد، پروژه های تجزیه و تحلیل پیشرفته بوسیله تیم های جداگانه ای از کارشناسان داده، متخصصین آمار، مدل سازان و سایر متخصصین تحلیل رهبری و مدیریت می شوند، در حالی که تیم هوش تجاری بیشتر بر پرس جو ها (Query) و تحلیل های داده های کسب و کار و مدیریت فرآیند کسب و کار نظارت می کند.
داده های هوش تجاری معمولا در یک انباره داده یا یک داده گاه (Data mart) کوچکتر که زیر مجموعه ای از اطلاعات شرکت است ذخیره می شوند. به علاوه، سیستم های Hadoop به صورت گسترده به عنوان انباره ها در معماری های هوش تجاری و مخصوصا برای داده های بدون ساختار، فایل های لاگ و گونه های دیگر کلان داده ها استفاده می شوند. قبل از آنکه این سیستم در برنامه های کاربردی هوش تجاری استفاده شود، داده های خام از منابع مختلف بایستی مجتمع می شدند و به وسیله ابزارهای کیفیت داده بررسی می شدند تا از صحت داده های تحلیلی اطمینان حاصل می گشت.
تیم های هوش تجاری ،علاوه بر مدیران هوش تجاری، به صورت عمومی شامل ترکیبی از معماران هوش تجاری، توسعه دهندگان هوش تجاری، تحلیل گران کسب و کار و متخصصین مدیریت داده هستند. البته کاربران کسب و کار نیز به عنوان نماینده کسب و کار جهت ایجاد اطمینان از پوشش نیازهای کسب و کار در فرایند توسعه هوش تجاری ، مشارکت می کنند.
در همین راستا تعداد رو به رشدی از سازمان ها در حال جایگزینی توسعه آبشاری با رویکردهای هوش تجاری چابک هستند.این رویکردها از تکنیک های توسعه نرم افزار چابک جهت تقسیم پروژه به بخش های کوچکتر و ارایه کارکردهای جدید به کاربران نهایی به صورت افزایشی و تکرارپذیر استفاده می نمایند. این نحوه عملکرد، سازمان ها را در زمینه ارایه سریعتر توانمندی های هوش تجاری و بهبود روند توسعه هوش تجاری همزمان با تغییر نیازمندی های کسب و کار توانمند می سازد.
بنابراین هدف از هوش تجاری تفسیر آسان حجم زیادی از داده ها با استفاده از مجموعه ای از ابزارها می باشد. شناسایی فرصت های جدید و اجرای موثر یک استراتژی با بینشی عمیق، می تواند مزیت های رقابتی جدید و توسعه پایدار را برای سازمان ها به ارمغان آورد.
منبع : (business intelligence (BI
مترجم : عاطفه سلیمیان
ویژگیهای کنترلکنندهای که برای مخازن فرآیندها در بی پی ام اس (bpms) ضروری است
مراقب باشید؛ اگر کنترل درستی برای مدیریت محتوای یک مخزن فرآیند صورت نگیرد، میتواند تبدیل به یک کابوس شود. در نهایت باید بتوانید به سادگی فرآیندهایتان را مشاهده و مدیریت کنید، نه اینکه جایی ایجاد کنید که فرآیندها را روی هم انباشته و هرگز مرورشان نکنید. در ادامه مثالهایی برای ویژگیهای کنترل کننده ضروری، آورده شده است:
جریانهای کاری مکانیزه شده در مدیریت فرآیند کسب و کار: برای تسهیل همکاری، توزیع فرآیند و مرور فرآیند
نگارش گذاری برروی فرآیند: توانایی اعمال نگارش جدید برروی فرآیند در هر مرحلهای از چرخه زندگی آن، در حالی که جدیدترین نسخه فرآیند موجود برای کاربران مخزن در دسترس باشد.
پابش فرآیند: اگر میزان اثربخشی فرآیند قابل اندازهگیری نباشد، بهبود تدریجی فرآیند حاصل نمیشود. ازاین رو پایش مدل فرآیندها از اهمیت وبژه ای برخوردار است.
تعیین سطوح دسترسی: برای پیشگیری از دستکاری بیش از حد اسناد فرآیندها، اطمینان حاصل کنید که تنها افراد مجاز بتوانند در فرآیندها تغییر ایجاد کنند.
همانند گزارشات، میتوان از مجموعه ابزارهای تحلیلی نیز برای گردآوری اطلاعات مخزن به همراه سایر اطلاعات استراتژیک کلیدی استفاده نمود و میتواند تلاشی در جهت شناسایی و اولویت گذاری طرحهای اولیهی بهبود فرایند برای بی پی ام اس bpms باشد.
از نقطهنظر یک فرآیندهای کسبوکار فرا عملکردی (Cross functional business process)، تصمیمات استراتژیک را در حالی میتوان اتخاذ کرد که پتانسیل پیشرفت یک قسمت به قیمت عدم پیشرفت قسمتی دیگر نباشد یا به حداقل ممکن برسد.
زمانی که مسئله پارامترهای فرآیند به میان میآید، میتوان از موارد زیر نام برد:
زمان لازم برای تکمیل فرآیند
تناوب اجرا
میزان و انواع منابع موردنیاز (به طور مثال چرخههای کامپیوتر، افراد و یا تجهیزات)
هزینههای مربوط به اجرای فرآیندها (شامل هزینههای مستقیم و غیرمستقیم)
صاحبان و ذینفعان یک فرآیند
برنامهها و فناوریها از جمله آنهایی که فرآیند را ممکن ساخته و آنهایی که توسط فرآیند ممکن میشوند
جزئیات محاسبه، کنترلهای مالی و عملیاتی برای هر فرآیند (که به عنوان فعالیتهای پیرو نیز شناخته میشود)
پایبندی به الزامات تنظیم شده
ارزش قائل شدن برای سازمان
انتخاب یک راهکار برای مخزن فرآیند
سازمانها میتوانند تلاش کنند تا از اینترانت خود به عنوان یک مخزن فرآیند استفاده کنند. با این وجود، پیکربندی اینترانت با رویکرد تبدیل آن به یک BPMS، بسیار وقتگیر و هزینهبر است. خوشبختانه امروزه میتوان در بازار به نرمافزارهایی دسترسی داشت که کارآیی گستردهای دارند. اما هنگام انتخاب یک راهکار مخزن فرآیند، همیشه مطمئن شوید که یک تأمینکننده معتبر و مجرب را یافتهاید و از منابعی که راهکار را ارائه میدهند، مطمئن شوید. از آنان بخواهید که نقشه جزئیات نرمافزار را در اختیارتان قرار دهند تا هر دو درک کاملی از آنچه باید انتظار داشته باشید را به دست آورید.
اگر تازه کار هستید و چیزی ساده میخواهید، راهکاری را انتخاب کنید که قابل ارتقاء باشد. گول کاربردهای فانتزی برخی نرمافزارهای مدیریت فرآیند کسبوکار را نخورید. یادتان باشد در هر شرایطی به اهدافتان وفادار بمانید. ممکن است در حال حاضر برای شبیهسازی فرآیند در حال استفاده از Visio باشید. اگر نمیخواهید کارکنان را برای استفاده از یک ابزار شبیهسازی جدید آموزش دهید، به دنبال مخزن فرآیندی باشید که با Visio همخوانی داشته باشد. بدین ترتیب لازم نیست وظیفه یادگیری چگونگی استفاده از ابزار جدید را بر عهده بگیرید.
طبق تجربیات نویسنده، سفارشیسازیها باعث جلب رضایت کامل مشتریان بی پی ام اس هستند. به دنبال راهکاری که دقیقاً مطابق ذهنیات شما باشد نگردید زیرا نمیتوانید آن را مستقیماً از فروشگاهی خریداری کنید!. ممکن است نیاز به یکپارچهسازی یا سفارشیسازی داشته باشید تا بتوانید راهکار انتخابشده را منطبقبر کسبوکارتان بهبود دهید اما در نهایت به راهکاری خواهیدرسید که ارزش سرمایهگذاری داشتهاست
هنگامی که مسئله مدیریت فرآیند کسب و کار bpms یا همان بی پی ام اس در میان است (حتی زمانی که بودجه های کلانی به طرح های بهبود فرآیند اختصاص مییابد) کارها همیشه آنطور که ما میخواهیم (به خوبی) پیش نمیروند. زمانی که یک سازمان رشد میکند، فهرست فرآیندهایی که باید پیگیری شوند نیز رشد میکند. این فهرست شامل فرآیندهای اجرا شده توسط نیروی انسانی و سیستمهای کامپیوتری است. با این وجود، بسیاری از سازمانها ساختار مناسبی برای مستند سازی و ذخیره سازی فرآیندهایشان ندارند و این همان جایی است که میتوان از مخازن فرآیند به خوبی بهره برد. بیایید به برخی از معمول ترین شرایطی که ممکن است در پیش بینی های بی پی ام اس پیش بیاید، نگاهی بیاندازیم.
فرآیند فقط در ذهن کارمندان وجود دارد و در واقع هیچگاه مستندسازی نشده است: این وضعیت میتواند موجب بروز مشکلاتی جدی شود. اگر کارمندان مورد بحث شرکت را ترک کنند، اطلاعات ارزشمندی در مورد فرآیند از دست میرود.
نسخههای متعددی از یک فرآیند ثبت شده است، زیرا جایی برای ذخیرهسازی یک نسخه واحد از یک سند وجود ندارد: ممکن است هر کارمندی نسخه خاص خود را داشته باشد و هر کدام از این نسخهها در جایی متفاوت و با فرمتی متفاوت ذخیره شده باشند. همانگونه که میتوانید تصور کنید، این مسئله باعث ایجاد سردرگمیهای بیمورد میشود.
پیش از آماده سازی و روی آوری به بی پی ام اس bpms اسناد مربوط به فرآیند، در جایی ذخیره شدهاند که به سادگی در دسترس همه کارکنان نیست: کارکنان میدانند که فرآیند چگونه باید اجرا شود اما تا به حال اسناد فرآیند را ندیدهاند.
مخزن فرآیند وجود دارد، اما فرآیندهای ذخیره شده در آن ناتمام و یا بسیار قدیمی هستند: ممکن است این وضعیت به دلیل یک مشکل نرمافزاری و یا عدم تعامل کارکنان به وجود آمده باشد.
برداشتن اولین گام به سوی بهینهسازی فرآیند برای بی پی ام اس
اجرای طرحهای بهینهسازی فرآیند بدون مستندسازی فرآیندهای موجود، کاری است بس دشوار. یک سازمان چگونه خواهد دانست که کدام بخشها را مورد بهینهسازی قرار دهد، به ویژه اگر هیچ نقطه شروع مشخصی وجود نداشته باشد؟
اولین گام بهینهسازی فرآیندها، مستندسازی آنهاست. اگر صرفاً چهار یا پنج فرآیند ساده داشته باشید، باز هم میتوانید اسناد فرآیندهایتان را به صورت محلی (locally) ذخیره نموده و مطمئن شوید که اطلاعات به دست گروههای مرتبط رسیده است. از سوی دیگر، اگر کسبوکارتان متوسط تا بزرگ باشد، به احتمال زیاد فرآیندهای شما تقریباً پیچیده هستند و ممکن است چند فرآیند موازی هم داشته باشید و لازم است میان گروه مخاطب بزرگتری توزیع شوند و این یعنی شما به رویکردی پیچیدهتر و کارآمدتر در مدیریت فرآیند نیاز دارید.
اهمیت و ارزش مخازن فرآیند
میتوان یک مخزن فرآیند را به عنوان مکانی مرکزی تعریف نمود که سازمان میتواند همه فرآیندهای کسبوکار خود را در آنجا ذخیره نماید و علاوه بر این، اطلاعات مرتبط (به طور مثال روندها و دستورکارها) را نیز نگهداری کند. یک نرمافزار با کیفیت مدیریت فرآیند کسبوکار همیشه شامل یک مخزن فرآیند خواهد بود.
در بهترین حالت، یک مخزن فرآیند باید به اینترانت سازمانتان، متصل و یا بخشی از آن باشد. این مسئله باعث میشود تا زمانی که کارکنان از خود میپرسند کجا به دنبال فرآیندهای مرتبط بگردند و یا از چه کسی بپرسند، به آسانی به این مخزن دسترسی داشته و زمان کمتری به هدر رود.
برای اینکه این طرح پس از چند ماه نخست عادی و یکنواخت نشود، باید کارکنان را وادار نمود تا از همان ابتدا عضویت، این سیستم را خریداری کنند. سهامداران اصلی در هر دو زمینه IT و کسبوکار را درگیر این کار کنید، لازم است هر یک از آنها این برنامه جدید را پیش از اجرای کامل طرح ابتکاری در بی پی ام اس bpms تأیید کند.
پردازش موازی بخش مهمی از برنامههای فرآیند محور است. فعالکردن مسیرهای پردازش موازی برای بهینهسازی فرآیند باعث استفاده بهتر از منابع محاسباتی میشود و در سطوح مختلف BPMN پشتیبانی میشود. دروازه موازی (Parallel gateway) بدون چک کردن هیچ شرطی، چندین مسیر را فعال می نماید و نتیجه در بالاترین درجه از موازیسازی حاصل می گردد.
مزیت لایه ای که به پیادهسازی سرویس های قرارداد شده می پردازد این است که جریان توالی موازیای را به صورت مستقل پردازش می نماید و در بهینهسازی زمان نقش مهمی را ایفا میکند. در این جا عملکرد کسبوکاری که منجر به خواندن دادههای مشتری می شود و نیاز به جمع آوری اطلاعات از چندین سیستم دارد را به عنوان یک مثال در نظر می گیریم. این سیستمها میتوانند به طور همزمان فراخوانی شوند و زمانی که پاسخ همه آنها رسید، اطلاعات کامپایل شده برای کسب و کار مورد نظر فرستاده می شود.
دروازه جامع (Inclusive gateway) اجازه پردازش موازی را میدهد، اما شرایطی را بر روی جریان های خروجی اعمال می نماید. با این وجود، یک مسیر هوشمند برای استفاده از دروازه جامع برای مدلسازی شرایط در فرآیند معمولی وجود دارد، در واقع شما یک مسیر بدون شرطی را علاوه بر جریان های خروجی دارای شرط مشخص می نمایید. این مسیر همیشه فعال است و همراه با هریک از دیگر شرطهایی که اجرا شوند، انجام می گردد.
همانطور که در شکل مشخص شده است مسیر سیستم ۲ تحت هر شرایطی اجرا میشود، و مسیرهای سیستمهای ۱ و ۳ زمانی اجرا خواهند شد که شرط آنها برقرار باشد.
در بسیاری از سناریوها، پیشروی قسمتی از کار وابسته به دریافت یک پیام است. با استفاده از پردازش موازی به راحتی میتوان چنین سناریوهایی را پیادهسازی نمود، که نمونه ای از آن را در شکل زیر مشاهده می کنید؛ در حالی که فرایند منتظر نتیجه سیستم ۱ میماند، در شاخه پایینی سیستم ۳ منتظر نتیجه سیستم ۲ می باشد.
در برخی از سناریوها یک رویداد در طول فرآیند تکرار میشود، برای پیادهسازی این نوع سناریوها از زیرفرآیند به صورت موازی استفاده میشود. به طور مثال برای پیاده سازی یک فرآیند سفر، نیاز به رزرو بلیط، رزرو هتل، تاکسی و ... است؛ در هر یک از این مراحل نیاز به پرداخت پول از کارت اعتباری داریم، و با هربار پرداخت باید اطلاعات کارت اعتباری به روزرسانی شود، میتوان سیستم را به صورت زیر در نظر گرفت:
به دلیل اینکه پیام جزئیات به روز رسانی اطلاعات کارت اعتباری در هر یک از سه مرحله گفته شده میتواند تغییر کند، میتوان سه مرحله از کار را به عنوان یک مجموعه در نظر گرفت، یا بهتر است بگوییم به عنوان یک زیرفرآیند در نظر میگیریم.
با استفاده از زیر فرآیند یک حوزه برای هر رویداد معتبری تعریف میشود. در سناریو ما، این رویداد تنها میتواند در برخی از نقاط در طول پردازش سه وظیفه رزرو رخ دهد چون اگر در مرحله شارژ کارت اعتباری باشیم دیگر نیازی به رفتن به نقطه به روزرسانی اطلاعات کارت نداریم.
شکل زیر نمونهای دیگر از پیادهسازی سناریوی عنوان شده است:
در این حالت به روزرسانی اطلاعات کارت را به عنوان یک زیرفرآیندی که ناشی از یک رویداد (Event Subprocess) است در نظر گرفتهایم. که با مستطیل نقطهچین درون زیرفرآیند نشان داده شده است. این قسمت در تمامی طول زیرفرآیند فعال است و با یک پیغام رویداد شروع آن فراخوانی میشود. با فرخوانی رویداد شروع این بخش، به روزرسانی اطلاعات کارت اعتباری به صورت موازی با هریک از وظایف رزرو انجام میشود.
هر سه روش عنوان شده برای پیاده سازی پردازش موازی، توانایی نمایش همزمانی را به وضوح و به طور کامل در فرآیندهای مدل شده BPMN به شما میدهند.
قطعا میتوان مزایایی برای موازیسازی بدست آورد، اما طراحان نیز باید در نظر داشته باشند که مسئولیت آن ها در این کار، توجه به دستکاری داده ها و دسترسی در داخل فرآیند است.